بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی.
فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخری.
تموم که شد بغلش کنی و اروم در گوشش بگی:
با من نجنگ.من دوست دارم عشقم
گاهی هیچکس نیست تا باهاش درد دل کنیم ....
دلت میخواد با یکی حرف بزنی ..... درد دل کنی
اونوقت یه چیزی ته دلت بهت میگه :
با اونی که اون بالاست حرف بزن
ناخود آگاه رو میکنی سمت آسمون
میگی خدایا ................
اسمش عشق است… به خدا کردم نظر نداد جوابم
نه علاقه…
نه عادت…!
حماقت محض است…
دلتنگ کسی باشی…
که دلش با تو نیست…!
که منم ادمی بیا به پاسم
من از بهر غم به اینجا رسیدم
از لطف تنهای به اینجا رسیدم
چطور بگم اشفته حالم باورم کنی
چطور بگم بازیچه روزگارم تا باورم کنی
وای بر من چطور شده باز دس به شعر کشیدم
دس به جادوی کلمات کشیدم
من که بس پیر شدم کهنه حالم
بخدا اشفته حالم نمیده کسییییییییییییییییییی ندایم
ببین رب به کجا کشوندیم
ببین جز تو نیست کسی کنارم .( ببین تو هم نمی دی جوابم )
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
هرکی اسممو میدونه(اسمه اصلیمو) بزنه و وارد شه... فارسی بزن
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.